قلعهٔ شوش قلعهای است که توسط ژاک دمورگان فرانسوی برای سکونت باستانشناسان فرانسوی در نزدیکی آرامگاه دانیال نبی در شوش بر روی تپهای تاریخی بناشدهاست. از مهمترین آثار بدست آمده از این تپهها، میتوان به مجسمهٔ معروف ملکه ناپیر اسوستون، لیوان مشهور سفالی شوش به رنگ نخودی و نقش بزکوهی و قانون حمورابی اشاره کرد. این قلعه دارای نقشهای قرونوسطایی است و توسط فرانسویها با استفاده از نیروی کار ایرانی و نظارت خاندان فیلی که امنیت ساخت را بر عهده داشتند و حاج مصطفی دزفولی ساخته شدهاست. ساخت قلعه با استفاده از آجرهای کاخ داریوش هخامنشی (کاخ آپادانای شوش) و تعدادی از آجرهای منقوش به خط میخی چغازنبیل که ناشی از تخریب قسمتهایی از این بناها بوده انجام شدهاست. نقشهٔ قلعه ذوزنقهشکل است، که قاعدهٔ کوچک آن در سمت شمال واقع شده و دور تا دور آن را راهرویی احاطه کرده و چند ردیف اتاق به سمت حیاط، بر گِرد آن قرار گرفتهاست. برج شمالغربی قلعه مربعشکل و برج شمالشرقی، دایرهشکل است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 259
برچسب ها :
کَرخه نام رودخانهای است در جنوب باختری ایران در استان خوزستان. رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر میدهد. منطقه کرخه در ۵ کیلومتری غرب جاده ترانزیتی اهواز – شوش به صورت نوار سبز رنگی در حاشیه رودخانه کرخه قرار گرفتهاست. جنگل کرخه زیستگاه اصلی جانوران زیادی در منطقه خوزستان میباشد که مهمترین آنها گوزن زرد است که از گونههای نادر ایران وجهان بهشمار میرود علاوه بر آن گونههای جانوری با ارزشی نظیر انواع پرندگان شامل بلبل خرما، لیکو، دراج و… در منطقه زندگی مینمایند. از پستانداران با ارزش منطقه رودک عسل خوار و گربه جنگلی را میتوان نام برد.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 250
برچسب ها :
محوطه باستانی هَفتتَپه حدود ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همانطور که از نام آن پیداست از تپههای متعددی تشکیل شدهاست. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفتهاست. بررسیهای سطح الارضی که قبلاً مَک آدامز (Robert McC Adams) در این ناحیه انجام داده بود، گویای این مسئله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بودهاست. در هفت تپه قسمتی از یک دیوار خشتی و طاقی آجری در هنگام تسطیح زمین و راهسازی توسط بولدوزرهای طرح نیشکر هفت تپه نمایان گردید. این محل توسط هیئت حفاری به عنوان نقطه شروع کار انتخاب شده و با ایجاد شبکهای که دارای خانههای ۱۰ × ۱۰ متر بود که عملیات حفاری از این محل به سمت جنوب ادامه پیدا میکرد. خاکهای ناشی از حفاری در قسمت شمال غربیِ محوطه حفاری، در مجاورت تپهای که مجموعه آرامگاهها بر روی آن واقع شده، انباشته شدهاند. با ادامه کاوش در طول فصلهای بعدی، ترانشههای متعددی به ابعاد ۱۰ ×۱۰ متر حفاری شدند که تعداد آنها مجموعاً حدود ۱۵۰ ترانشه میباشد. در آرامگاه سکوی بزرگی ایجاد شده که توسط دیوارچههای کوتاهی به سه بخش تقسیم میشدهاست. در بخش شمالی هفت اسکلت قرار داشته، بخش میانی که کوچکتر از دو بخش دیگر است، بدون اسکلت و بخش جنوبی دارای دو یا سه اسکلت بودهاست. در پای سکو در جنوبیترین قسمت آرامگاه، مجاور درب ورودی تعداد ده اسکلت بصورتی بی نظم بر روی هم قرار داشتند. به این ترتیب مجموعاً حدود ۲۱ یا ۲۲ اسکلت در معبد پیدا شدهاند. تقسیمبندی سکوی آرامگاه به بخشهای مختلف خود گواه این است که این مقبره برای تدفین اشخاص متعددی ساخته شده و احتمالاً یک آرامگاه شاهی نمیباشد. وجود اسکلتهای متعدد بر روی سکو و انباشته کردن اسکلتهای قدیمی در گوشه آرامگاه نیز این مسئله را تأیید میکند. با توجه به اکتشافاتی که در نقاطِ مختلفِ منطقه انجام شدهاست، درب ورودی آرامگاه پس از هر تدفین با سنگ یا آجر بسته و در هنگام تدفینهای بعدی مجدداً باز میشدهاست. مشاهداتی که در هفتتپه شده، نیز حاکی از این مسئله میباشد. موزهٔ هفتتپه حاوی تمامی اکتشافات فوق است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 267
برچسب ها :
کاخ آپادانای شوش قصر زمستانی شاهان هخامنشی بودهاست. این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی در حدود سالهای ۵۱۵_۵۲۱ پیش از میلاد در شوش (شهر باستانی) روی آثار و بقایای عیلامی بنا نهاد شد. دیوارهای کاخ از خشت و ستونهای آن از جنس سنگ است. کاخ داریوش واحدهای مختلفی از جمله تالار بارعام، حرمسرا، دروازه و کاخ پذیرایی و همچنین سه حیاط مرکزی دارد. دیوارهای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش با طرحهای سپاه جاویدان، شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بودهاند که بقایای بهجایماندهٔ آنها در موزههای خارجی و داخلی نگهداری میشوند. مساحت تالار یا کاخ آپادانا ۱۰۴۳۴ متر است. این کاخ که بارگاه یا آپادانه نامیده شده توسط اردشیر دوم تجدید بنا شدهاست. طرح کاخ بنایی کوشک مانند با ۳ ایوان ستوندار در جبهه شمالی، شرقی و غربی آن است. تالار مرکزی با ابعاد ۵۸ در ۵۸ متر است و دارای ۳۶ ستون میباشد. ارتفاع ستونها حدوداً ۲۰ متر است و با ستونهای کله گاوی شکل ساخته شدهاست. ایوانها هر کدام دارای دو ردیف ستون ۶ تایی میباشند. از کلیه مجموعه کاخ ۱۱۰ اتاق و تالار مکشوف گردیدهاست. شش حیاط که سه تای آنها بسیار بزرگ دور یک محور شرقی و غربی قرار گرفتهاند، در داخل مجموعه کاخها وجود داشتهاند که به وسیله یک راهروی بزرگ به بخش شمالی مربوط میگردیدهاست. سه حیاط کوچکتر در بخش شمالی مجموعه کاخ قرار داشتهاند. اتاقها و ساختمانهای مختلف کاخ به وسیله این حیاطها روشنایی گرفته و تهویه میشدند. در سال ۱۸۸۰ میلادی، یک گروه از باستان شناسان فرانسوی این کاخ را از دل خاک بیرون کشیدند و ستونها و سرستونهای کاخ را با اره بریدند و به فرانسه منتقل کردند و امروزه در شوش، فقط چند زیرستون وجود دارد و کاخ به شکل سابقش وجود ندارد. بیشتر اشیاء خارج شده، اکنون در موزه لوور نگهداری میشوند.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 286
برچسب ها :
ایوان کرخه آثار شهری از دوره ساسانیان است و در زمان شاپور دوم ساسانی (۳۷۹–۳۰۹)ساخته شدهاست. این بنا در ۲۰ کیلومتری شمالغربی ویرانههای شوش، در سمت راست رود کرخه در جاده دهلران قرار دارد و کاملترین و بزرگترین شهر مدفون شده ساسانی است. در حال حاضر فقط بخش اندکی از بنا باقیماندهاست. به موازات دیوار، بنای بلند ۵۵ متری وجود دارد که در آن سه اتاق قابل تمیز هستند:در مرکز، یک سرسرای مربع به ضلع ۷مترکه در شمال و جنوب با دو سرسرای مستطیل (۹متر*۱۷متر) همجوار است. در روی دیوار شرقی، تنها دیوار حفاظت شده تا امروز حرکت قوسهای عرضی به عرض ۶۰/۱متر با فاصله ۷۲/۱ تا ۵۸/۱ متر مشهود است. در فاصله بین قوسها، دیوار دارای پنجرههای باریکی است که پایه آنها اندکی بالاتر از پاکار قوسها است. ساختمان به وسیلهٔ آجر به اضلاع ۲۸ تا ۳۲ سانتیمتر با ملات گچ ساخته شدهاست. باستانشناس دانشمند، سید محمد تقی مصطفوی در سال نهم شماره هفتم و هشتم مجلهٔ آموزش و پرورش تحت عنوان (ایوان کرخه) این گونه میگوید: «در سمت مشرق محوطه کاخ به فاصله تقریباً سیصد متری گوشه جنوب شرقی آن ساختمان طویل آجری موجود بوده که امروز نصف بیشتر آن از بین رفته و نیمه کمتر آن سرپا ماندهاست. از روی نیمه باقیمانده این کاخ ویران چنین دستگیر میشود که ساختمان بطول ۴۶ متر و پهنای ۵۰/۱۴ متر بر فراز باروی شرقی این محوطه وجود داشته و با در نظر گرفتن طاق هلالی آجری و سایر مشخصات بنا معلوم میگردد که تالار با شکوهی را تشکیل میدادهاست که از درون آن میتوانستهاند جریان آب کرخه و جلگه پهناور خوزستان را تا چندین فرسخ بنگرند. در نقشهای که از این بنا تهیه گردید قسمتهای موجود بوسیله خطوط کامل و قسمتهای از بین رفته و روزنه با خطوط بریده نشان داده شدهاست و بطوریکه ملاحظه میگردد تالار این کاخ در وسط رو به هر جانب یک درب داشته و در طول تالار نیز از هر جانب ۸ روزنه درون آنرا روشن میکردهاست.»
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 266
برچسب ها :
در سمت غربی رودخانه شاوور در سال ۱۳۴۷ خورشیدی کاخ جدیدی کشف شد که به سبب همجواری با این رودخانه به همین نام مشهور است. این کاخ دارای تالاری به اندازه ۶/۳۴ *۵/۳۷ متر با ۶۴ ستون است. پایه ستونها از سنگ بوده و دیوارها از خشت ساخته شدهاند. این کاخ در ۳۵۰ متری غرب آپادانا واقع است وتوسط اردشیر دوم بنا گردید.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 265
برچسب ها :
به ایلامی زیگورات دوراونتاش (Ziggurat Dūr Untash) یا با نام امروزی چُغازَنبیل نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (ایلامیها) و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده است. چغازنبیل بخش بهجا مانده از شهر دوراونتاش است و در نزدیکی شوش در استان خوزستان قرار دارد. این سازه در سال ۱۹۷۹ میلادی اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بینالمللی برای آن ارزش استثنایی و جهانی قائل است.[۱] خاورشناسان چغازنبیل را نخستین ساختمان مذهبی ایران میدانند.[۲]
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 251
برچسب ها :
شوش شهری در جنوب غرب ایران و از کهنترین شهرهای جهان و تمدن ایلام و امپراتوری هخامنشیها با ۵٫۶ کیلومتر مربع مساحت در ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقهٔ عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۱ دقیقهٔ طول شرقی نسبت به نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر و فاصلهٔ هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصلهٔ زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱۵ کیلومتر، تا دزفول ۲۴ و تا اندیمشک ۳۸ کیلومتر است. حدود ۱۳۲۹ هـ. ش به مرکز بخش تبدیل شد. شوش از اوایل هزارهٔ چهارم ق. م، موجودیت خویش را در صحنه تاریخ نشان داده و از همان ابتدا به عنوان مرکزی هنری، صنعتی، تجاری و سیاسی محسوب میشدهاست. شهر شوش، در زمان ایلامیها به خاطر همین موقعیت ویژه، به عنوان پایتخت سیاسی، مذهبی انتخاب گردیده و تا سال ۶۴۰ ق. م؛ که این شهر توسط آشور بانیپال، پادشاه آشور، ویران گردید، اهمیت خود را حفظ کرده بود.[نیازمند منبع] شهر شوش، در زمان داریوش هخامنشی (۵۲۵ ق. م) مجدداً رونق گذشتهٔ خود را بدست آورد و در طول حکومت هخامنشیان، از این شهر به عنوان پایتخت زمستانی استفاده شدهاست.[نیازمند منبع] در این شهر از دورههای دیگر تاریخی ایران مثل: سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی، آثار و مدارک فراوانی بدست آمدهاست. این ویژگیها باعث گردیده که این شهر به عنوان موزهای از دورههای مختلف پیش از تاریخ و تاریخی و اسلامی ایران (تا قرن ۵ هجری قمری) تبدیل گردد.[۲] شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار سالهٔ مملکت عیلام[و ۱] و همچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی[و ۲] بودهاست. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده: شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات[و ۳] و در قاموس موسی دربارهٔ شوش آمدهاست: شوشن یا شوشان در عبری[و ۴] زنبق بوده، در یونان سوسنای میگفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» میگفتند. شوش یا شوشن نام همهٔ گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم بهشمار میرود. شوش در قرون وسطی[و ۵] آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بودهاست که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعهای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشتهاند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بودهاست. آرامگاه دانیال نبی[و ۶] در شهر شوش واقع گردیدهاست شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کمکماهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایینتر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش میدانند.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 254
برچسب ها :
مقبره کمبوجیة دوم، فاتح مصر، یکی از بناهای بسیار زیبای مجموعه پاسارگاد است که ساخت آن مربوط به آغاز دوره هخامنشیان می باشد. بنایی چهار گوش و برج مانند که اکنون تنها یک دیواره از آن باقیمانده است و در مسیر کاخهای اختصاصی و بارعام با تُل تخت واقع شده است. ارتفاع برج نزدیک به ۱۴ متر و قاعده آن ۲۳/۷ * ۲۷/۷ متر است که بر سکویی سه پلهای قرار گرفته است. ورودی بنا به سوی شمال غربی تعبیه شده و نزدیک به ۵۰/۷ متر از سطح زمین ارتفاع دارد که با یک پلکان ۲۹ پله¬ای به اتاق بالای برج دسترسی داشته اند. این بنا از نگاه معماری و هنری یکی از شاهکارهای مهندسان و هنرمندان هخامنشی به شمار می آید. بلوکهای سنگی به گونه ای روی هم قرار گرفته اند که در برخی از رجها به سختی می توان دو بلوک را از هم تشخیص داد. سنگهای به کار رفته در ساخت بنا از گونه سنگهای سفید مرمر نما است که از معدن کوه سیوند آورده شده اند. مقداری هم سنگ سیاه آهکی در پنجرههای کور استفاده شدهاست. نمای دیواره دارای تعداد زیادی تو رفتگی مستطیل شکل است که احتمالاً جهت زیباسازی یا در ارتباط با کارکرد بنا بودهاست. ۱۰ عدد گودی پنجره مانند که (پنجره کور) نامیده میشده، در دیوارهای آن در آوردهاند و این پنجرهها را با سنگهای سیاه قاب گرفتهاند. هم اکنون تنها دیوار به جای مانده از مقبره کمبوجیه توسط داربست هایی که گروه ایزمئو در سال ۱۳۴۹ و ۵۰ ساخته اند، ایستا باقی مانده است و مشکل خاصی که آن را فرو ریزد وجود ندارد.به اعتقاد محققین شکل و کاربری این بنا در زمان کوروش به اندازهای مهم بوده که داریوش نمونه مشابه آن را در نقش رستم میسازد که امروز به آن کعبه زرتشت گفته میشود. شواهد موجود در کعبه زرتشت و ساختار آن نشان می دهد این بنا از روی مقبره کمبوجیه بازسازی شده است اما الگو برداران بسیار ضعیف عمل کرده اند و نتوانسته اند بنایی چون مقبره کمبوجیه را در نقش رستم بسازند. مقبره کمبوجیه از نظر قدمت، قدیمیتر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر اجرایی قویتر از بنای کعبه زرتشت است. مقبره کمبوجیه که امروز آن را به عنوان آتشکدهای از دوره کوروش کبیر معرفی میکنند، اثری منحصر به فرد محسوب میشود که با نام بنای زندان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این بنا در دوره اسلامی به نام زندان سلیمان .معروف بودهاست مقبره کمبوجیه دوم و کعبه زرتشت دو بنای استثنایی هستند که هیچ نظیری در معماری اورارتویی یا مادی ندارند- یعنی یک اتاق بلند و تنها در بخش زیرین بنایی سنگی و یک پلکان شکوهمند بلند که،چنان که اشمیت می گوید، آشکارا «برای بالا و پایین رفتن موقرانه و رسمی شخصیتی که به نحوی جنبه تقدس داشته» طراحی شده است. در زمینه ساختمان سازی معاصر هخامنشیان، مقبره کمبوجیه دوم با معماری مقبره ی کوروش بزرگ پیوند دارد.از جمله جنبه های دیگری که می توان به این فهرست افزود، یک قرنیز محدب باریک در زیر سقف اتاق است که به جنبه مشابهی در داخل مقبره کوروش بزرگ مشابهت و قرابت دارد، و مدخل ورودی دارای همان چارچوب و تاج مدخل مقبره کوروش بزرگ است و هرم سه پله ای در پایه بنا را می توان هم با دو مجموعه سه پله ای مقبره کوروش بزرگ – و هم با پله های سه گانه ای که در بالا و معکوس هرم ها در آتشکده های هخامنشی وجود دارد. ولی با این وجود این بنا هم با مقبره کوروش بزرگ و هم با آرامگاه صخره ای نقش رستم و تخت جمشید فرق دارد، درست همان طور که با طرح معابدی نظیر«آیدنه» در نزدیکی شوش و « بنای فرتدره» در نزدیکی تخت جمشید متفاوت است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 251
برچسب ها :
تنگه بلاغی تنگهٔ دراز و گودی در جنوب غربی جلگه پاسارگاد و در شمال جاده جیسقان به قصرالدشت در دشت زیبای کمین واقع شدهاست. درازای تنگه حدود ۱۲ کیلومتر و عرض آن ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر است ولی این پهنا قابل عبور نیست زیرا رودخانه پلوار یا سیوند و درختان انبوه و جنگلی اطراف رود عبور را مشکل کرده و تنها از کمر کوه که دارای راه باریکی است میتوان گذشت. گذرگاه تنگه پس از گذشتن از پوزههای سنگ بر، تیرانداز ٬پوزه سرخ به دشت گستردهای به نام دشت بلاغی میرسد. در آغاز تنگه در دامنه کوه راه باریکی به پهنای ۵/۱ متر و به درازای حدود ۲۰۰متر در سنگ کوه تراشیده شده که جالب و حائز اهمیت است و آثار آن میرساند که مربوط به دورانهای خیلی دور میباشد. برحسب نیاز به رفتوآمد بسیار، دیوار گذرگاه سنگی را از بالا تراش داده و در بعضی جاها از یک متر تا ده متر پهنا دادهاند. در وسط تنگه پایههای پلی دیده میشود که برای گذشتن از این سوی آب به سوی دیگر در قدیمالایام ساخته بودند. تنگهٔ بلاغی به موازات تنگهٔ سعادت آباد قرارگرفته ولی همانقدر که تنگهٔ سعادت آباد خشک میباشد این تنگه با صفا و پر درخت است و بدون شک در دوران شاهنشاهی هخامنشی و قرنها پس از آن راه مواصلاتی تخت جمشید و نقش رستم و استخر به پاسارگاد از همین طریق بوده و از این شهر به سوی هگمتانه میرفتند.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 252
برچسب ها :
محوطه مقدس مربوط به دوره هخامنشی است و در شهرستان پاسارگاد، بخش هخامنش، شمال مجموعه پاسارگاد واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۴۹۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱] جایگاه ستایش توسط قاچاقچیان با دینامیت منفجر و کاملاً منهدم شده است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 206
برچسب ها :
تُل تخت یا دژ داریوش ، که به تخت مادر سلیمان هم معروف است، یکی از بناهای محوطه پاسارگاد میباشد. داریوش یکم سومین پادشاه هخامنشی که تخت جمشید را بنیان نهاد در حاشیه بنای پاسارگاد دژ تل تخت را بنیان گذاشت که این بنا در محدودهای به وسعت دو هکتار سامان یافتهاست. تل تخت در زمان ایران باستان به عنوان بنایی تشریفاتی و مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت و پادشاهان هخامنشی از این بنا با ساخت دژ و برج و بارو حفاظت میکردند. در این دژ تالارهای ستون دار، انبار، اتاقها و سکوهایی بزرگ وجود دارد که بخش عمدهای از این بناها در کاوشهای دیوید استروناخ در ۴۰ سال پیش کشف شدهاست. داریوش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی پساز به قدرت رسیدن علاوه بر احداث تختجمشید در مرودشت ، برخی اقدامات نیز در پاسارگاد انجام میدهد که از آنجمله تغییر کاربری بنای باستانی تُلتخت در شمال پاسارگاد از یک بنای تشریفاتی به دژی مستحکم با وسعت دو هکتار است تُلتخت در مسیر راه باستانی مناطق مرکزی ایران با ناحیه فارس به عنوان نخستین ایستگاه در محل ورود به پارسهکده (ده پارسه یا همان پاسارگاد) و دره بلاغی بنا و سپس در دوره سلوکیان و حکومت محلی ناحیه فارس و دوره اسلامی مسکونی شد.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 233
برچسب ها :
کاخ دروازه با وسعت ۷۲۶ متر مربع در شرق مجموعه پاسارگاد واقع است. این بنا دارای تالاری به وسعت ۶۸۶ متر مربع است که سقف آن را هشت ستون سنگی با ارتفاع تقریبی ۱۶ متر نگاه میداشتهاند. زیر ستونها با ابعاد ۲*۲ متر و به شکل مکعب دو پلهای از سنگ سیاه ساخته شدهاند که اکنون در پوششی از کاهگل حفاظت میشوند. این تالار، دارای دو درگاه اصلی در سمت شمال غربی و جنوب شرقی و دو درگاه فرعی در سمت شمال شرقی و جنوب غربی بوده است. پیرامون کاخ، دیواری بلندی از کاهگل وجود داشته است و دو اتاق نیز در نزدیکی درگاههای شمال شرقی و جنوب غربی برای نگهبانان پیشبینی شده است. ارتفاع درگاهها ۹ متر بوده است و هم اکنون تنها یکی از جرزهای درگاه شمالی برجا مانده است. این نقش تنها سنگ نگاره تقریباً سالم موجود در بناهای پاسارگاد است. این کاخ دروازه ورودی به مجموعه پاسارگاد بوده که همانندی زیادی با کاخ دروازه ملتها در تخت جمشید دارد.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 220
برچسب ها :
کاروانسرای مظفری در حوالی آرامگاه کوروش قرار دارد. این بنا مشتمل بر حیاطی به مساحت ۲۰۸ مترمربع است که به شکل نامنظم از سنگهای سپید منتقل شده از کاخهای پاسارگاد بنا شده و نیز ایوانی به پهنای ۳۰٫۳ متر با جرزهای سنگی نامنظم و چهار گوش با اتاقهای کوچک و بزرگ در پشت آن دارد. درب این سازه به سمت خاور است. سنگهای سازه با ملات گچ به هم وصل شده و در بعضی از نقاط این سازه ملات به کار برده نشدهاست. در زمان علی سامی قسمتی از این محل تعمیر شده و به دفتر فنی سامی اختصاص داده شده بود ولی امروزه متروک میباشد.[۱] این بنا مربوط به دوره آل مظفر است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 207
برچسب ها :
آرامگاه کوروش بزرگ که مقبره کوروش دوم هخامنشی ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر است، بنایی بیپیرایه ولی با معماری منحصربهفرد، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد است.[۲] این بنا از همه سوی دشت مرغاب پیداست، بهویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی گذر کنیم و از تنگه بلاغی وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه میکند آرامگاه کوروش است.[۳] این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد تحت شماره ۱۱۰۶ در میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاست.[۴] آرامگاه کوروش تنها بنایی در پاسارگاد است که توصیف آن در منابع یونانی آمدهاست.[۵] از قدیمیترین توصیفهای مربوط به آرامگاه کوروش میتوان به توصیف اریستوبولوس، یکی از همراهان اسکندر مقدونی در لشکرکشیاش به قلمرو هخامنشیان نام برد که توسط آریان در کتاب آناباسیس اسکندر بدین شکل ثبت شدهاست:[۶] قسمتهای پایینی آرامگاه از سنگهایی تشکیل شده بود که به شکل مربع بریده شده بودند و در کل یک قاعده مستطیلی شکل را تشکیل میدادند. بالای آرامگاه یک اتاق سنگی بود که یک سقف و یک در داشت و به قدری باریک بود که یک مرد کوتاه قد بهسختی میتوانست داخل اتاق شود. در داخل اتاق یک تابوت طلایی وجود داشت که پیکر کوروش را در داخل آن قرار داده بودند. یک نیمکت نیز با پایههایی از طلا در کنار تابوت قرار داشت. یک پرده بابلی پوشش آن (احتمالاً نیمکت) بود و کف اتاق نیز با فرش پوشانده شده بود. یک شنل آستیندار و سایر لباسهای بابلی روی آن قرار داشتند. شلوارها و جامههای مادی در اتاق یافت میشد، بعضی تیره و بعضی به رنگهای دیگر بودند. گردنبند، شمشیر، گوشوارههای سنگی با تزیینات طلا و یک میز نیز در اتاق بودند. تابوت کوروش بین میز و نیمکت قرار داشت. در محوطه آرامگاه یک ساختمان کوچک برای روحانیون وجود داشت که وظیفه نگهداری آرامگاه کوروش را بر عهده داشتند. در سال ۵۲۹ پیش از میلاد کوروش به قبایل سکاها در آسیای مرکزی (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. وی را در این مقبره دفن کردند.[۷]
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 234
برچسب ها :
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفتهاست. این مجموعه دربرگیرنده ساختمانهایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است. این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.[۱]
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 211
برچسب ها :
کعبهٔ زرتشت نام بنای سنگی چهارگوش و پلهداری در محوطهٔ نقش رستم در کنار روستای زنگیآباد شهرستان مرودشت استان فارس در ایران است. محوطهٔ نقش رستم علاوه بر بنای مذکور، یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را نیز در خود جای دادهاست. فاصلهٔ کعبهٔ زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد و شکلش مکعب مستطیل است و تنها یک در ورودی دارد. جنس مصالح این بنا از سنگ آهک سفید است و بلندی آن حدود ۱۲ متر است که با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد و ضلع هر قاعدهٔ آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. در ورودی آن به وسیلهٔ پلکانی سی پلهای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد. قطعات سنگها به صورت مستطیلی شکل است و بدون استفاده از ملات، روی هم گذاشته شدهاند که اندازهٔ سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است و با بستهای دُمچلچلهای به هم وصل شدهاند. این بنا در دورهٔ هخامنشی ساخته شده و از نام بنا در آن دوران اطلاعی در دست نیست ولی در دورهٔ ساسانی به آن بُن خانک گفته میشده و نام محلی این بنا هم، کُرنایخانه یا نقارهخانه بوده و اصطلاح کعبهٔ زرتشت در دوران اخیر و از حدود قرن چهاردهم میلادی به این بنا اطلاق شدهاست. دربارهٔ کاربرد این اتاقک، دیدگاهها و تفسیرهای متفاوتی ارائه شدهاست و نمیتوان هیچکدام از آنها را به قطعیت پذیرفت؛ چنانکه برخی این برج را آتشگاه و آتشکده میدانند و معتقدند که این بنا، مکان روشن کردن آتش مقدس و محلی برای عبادت بودهاست اما عدهای دیگر با ردّ آتشگاه بودن آن، این بنا را به دلیل شباهتش به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا، آرامگاه یکی از شاهان یا بزرگان هخامنشی میدانند و برخی دیگر از ایرانشناسان این اتاقک سنگی را بنایی برای نگهداری اسناد و کتابهای مقدس دانستهاند اگرچه اتاقک کوچک کعبهٔ زرتشت برای نگاهداری کتابهای دینی و اسناد شاهی بسیار کوچک به نظر میرسد. البته نظریات دیگری همچون معبدی برای ایزد آناهیتا یا تقویم آفتابی هم ذکر شدهاست که کمتر مورد توجه هستند. بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شدهاست.[۲] که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنانکه والتر هنینگ گفتهاست، «این کتیبهها مهمترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی میباشند.»[۳] ساختمان کعبهٔ زرتشت از نظر تناسب اندازهها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمیتواند مورد ایراد قرار گیرد.[۴] این بنا امروزه بخشی از محوطهٔ نقش رستم است و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار دارد که از طریق جادهٔ شیراز به اصفهان قابل دسترسی است و دسترسی محلی آن از طریق جادهٔ قدیمی حاجیآباد-زنگیآباد و جادهٔ تخت جمشید-نقش رستم امکانپذیر است.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 211
برچسب ها :
سنگنگارهٔ نبرد هرمز در زیر آرامگاه اردشیر یکم و سنگنگاره نیمهتمام آذرنرسه قرار دارد. نقش نبرد هرمز دوم، ۸٫۴۰ متر بلندی و ۴ متر پهنا دارد و توسط اشمیت از زیر خاک بیرون آورده شد. در این نقش، هرمز دوم که سوار بر اسب است، دشمنی زرهپوش را از اسب سرنگون کرده. چهره و تاج این شاهنشاه گزند دیده و معلوم نیست، اما قسمتی از بال عقاب تاج و برجستگی کرویشکل آن در جلوی آن بهخوبی پیداست و مشخص میدارد که تاج وی عقابی را نشان میداده که دانهای مروارید به منقار داشته است و از روی سکههای کتیبهدار و ظروف، میدانیم که این شخص هرمز دوم است. دشمن نگونسار هرمز، یک ایرانی زرهپوش است که نیزهٔ بلند هرمز در شکمش فرورفته است.[۱]
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 200
برچسب ها :
سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم یکی از آثار بازمانده از دورهٔ ساسانی است که در محوطهٔ نقش رستم و در ده متری شرق آرامگاه داریوش بزرگ بر سینهٔ صخرهای تراشیده شده که طول آن نزدیک به ۱۱ متر و عرضش ۵ متر میباشد. در این نقش، شاپور اول رو به چپ مینگرد، و گیسوی افشان و پشت سر ریخته و ریش مجعدِ از حلقه گذرانده دارد؛ گردنبندی حلقه حلقهای بر گردن افکنده، و گوشواری از گوش آویختهاست. جامهٔ وی عبارت است از نیمتنهای تنگ و پرچین و کمردار، شلواری که بر روی ساق چین خورده، و ردائی که در جلو سینه با دو حلقه به هم وصل است و در پشت، افشان به دست باد سپرده شده. دیهیم روی تاج نوارهای بلند و پرچین دارد که به پشت افتاده و افشان شدهاست. شاپور را از روی سکههایش و مجسمهاش در غار شاپور کازرون و نقشش بر جامی نقرهای میشناسیم و میدانیم تاجی کنگره دار بر سر میگذاردهاست. در اینجا وی را با همان تاج و گوی بزرگ شاهنشاهی میبینیم که به صورت بسیار برجسته کندهکاری شدهاست. در صحنهٔ پیروزی شاپور یکم بر والریانوس در زیر شکم اسب شاه کتیبهای به زبان یونانی در پنج سطر دیده میشود. به احتمال قوی تحریرهای پهلوی و پارتی این کتیبه که احتمالاً بر روی شکم اسب شاه بوده، از میان رفتهاست. کتیبهٔ یونانی نیز آسیب دیدهاست. مضمون آن عیناً مانند مضمون کتیبهٔ این شاه در نقش رجب است که در آن نام و عنوان و نسب شاه ذکر شدهاست.[۱] شمشیر راست و بلند شاپور در نیام است و وی دست چپ را بر دستهٔ آن نهاده، و دست راست را دراز کرده، مچ در آستین نهفتهٔ یک رومی بر پای ایستاده را گرفتهاست. اسب شاپور زین و برگ آراسته دارد، و دمش گره خورده، نوار بلند و پرچین و شکنی از آن آویختهاست. کفلبند و سینهبند اسب دارای حلقهٔ آرایشی گل مانند بسیار بزرگی میباشد و یال آن نیز آراستهاست. گمپوله بزرگی از زین به میان پاهای آن آویختهاست که چین و شکن آن به خوبی پیدا میباشد. شاهنشاه راست و مردانه روی زین نشسته و وقار شاهانهاش به خوبی مجسم است. اسب نیز اندازهای تقریباً طبیعی دارد، و دست راست را خم کرده، و حالت درنگ به خود گرفتهاست. پیش روی اسب مردی در جامهٔ رومی زانوی چپ را بر زمین نهادهاست و زانوی راست را خم ساخته و دستها را به حالت التماس به جانب شاهنشاه دراز کردهاست به طوریکه دست چپش زانوی راست اسب شاهنشاه را لمس میکند این شخص میانه سال است و ریش کوتاه و مجعدی دارد، و جامهاش ردای امپراتوری رومی (توگا) میباشد و بر سرش تاجی از برگ درخت غار، که امپراتوران بر سر مینهادند، و به مشابه دیهیم امپراتوری میباشد، دیده میشود. وی کت آستینداری را که تا زانوانش میرسد را پوشیدهاست و شمشیر نیام شدهای به کمر آویخته که دستهاش حالت صلیب دارد. کنار این رومی زانو زده، یک نفر دیگر ایستادهاست که رو به شاهنشاه دارد و بیریش است. اما دیهیمی از برگ غار بر سر دارد و نوار کوچکی پشت سرش افشان شدهاست، و جامهاش مانند رومی زانوزدهاست، و شمشیر از کمر آویختهاست، و دستش در آستین سردوخته مخفی گردیده و مچ چپش را شاپور گرفتهاست. هر دوی این افراد، رومی هستند و از ردای امپراتوری و تاج برگ غار آنها پیداست که امپراتور میباشد. ولی در مورد هویت آنها بحث بسیار شدهاست. تا سال ۱۹۵۴ همه میگفتند آنکه زانو زده، والرین است که از شاه امان میخواهد، و آنکه ایستاده کردیاس نامی ازاهل سوریهاست که گفتهاند شاپور او را به امپراتوری برنشانید.[۲] اما در آن سال مک درمونت این فرضیه را رد کرد و گیرشمن و برخی دیگر نیز با وی هم آواز شدند. مک درمونت متوجه شد که کردیاس اصلاً در تاریخ جنگهای شاپور که خودش بر کعبه زرتشت نقر کردهاست نیامده، و هیچ سکهای از او در دست نیست و چنین شخصی در تاریخ روم به امپراتوری شناخته نمیباشد. از سوی دیگر، شاپور در شرح جنگهایش از سه امپراتور رومی نام میبرد: گردیان جوان که کشته شد& فیلیپ عرب که به درخواست صلح آمده و پانصد هزار سکهٔ زرین باژ داد و والرین که گرفتار شده و در نقوش شاپور هم سه امپراتور را نمودهاند؛ امپراتوری جوان که زیر پای اسب شاپور به خاک افتاده (در دارابگرد و بیشاپور) و بنابراین گردیان است؛ امپراتوری که مچ دستش را شاپور گرفته، و بنا بر قانون کهن- که گرفتن مچ دست علامت اسیر کردن بوده- همان والرین میباشد.[۳]چیزی که استدلال مک درمونت را تایید میکرد این بود که سکههای والرین او را بی ریش نشان میدهد، و فرد ایستاده که شاپور مچش را گرفته (یعنی اسیرش کرده) نیز بی ریش است، در حالی که سکههای فیلیپ عرب او را با ریش کوتاه و مجعدی مینمایند، و آنکه در پیش شاپور زانو زده نیز درست همین نوع ریش را دارد. به علاوه گردن والرین روی سکهها بسیار ستبر است و فرد ایستاده از کنار اسب شاه نیز گردن ستبر دارد.[۴] در پشت سر شاپور در حدود سال ۲۸۰ میلادی، سنگنگاره و نبشته کرتیر را به دستور کرتیر موبد موبدان کندهاند.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 220
برچسب ها :
سنگنگاره پیروزی بهرام دوم (ساخته حدود ۲۸۵ میلادی) شامل دو سنگتراش بزرگ از دوره ساسانی است که در زیر آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم جای دارد. هر دو صحنه نبرد پادشاهان اسب سوار را نشان میدهد که دشمنان خود را نگون سار کردهاند. نقش پایین احتمالاً و نقش بالایی به قطعیت به بهرام دوم منسوب شدهاست. نقش بالایی ۷ متر درازا و سه متر ارتفاع دارد و در آن، نبرد پیروزمندانهٔ بهرام دوم با دشمنی که هویتش مشخص نیست را نشان دادهاست.[۱] در بالای این نقش و متصل به آن، نقشی به درازای ۶٫۷۰ متر و عرض ۲٫۳۵ متر تراشیده شده که از هر لحاظ با نقش پایینی ارتباط دارد و بههمین جهت، آن را به بهرام منسوب کردهاند. اشمیت احتمال داده که این نقش به بهرام سوم که چهار ماه سلطنت کرد، تعلق دارد.[۲]
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 210
برچسب ها :